قالب وردپرس خرید قالب وردپرس فروشگاه قالب وردپرس قالب خبری وردپرس

سیاست یک بام و دوهوای دولت در قبال آموزش‌وپرورش

سیاست یک بام و دوهوای دولت در قبال آموزش‌وپرورش

به گزارش میانه نیوز، نمی‌دانیم دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس(ع)را از یک‌سو دولت طرح می‌دهد که سه وزارتخانه را به چندین وزارتخانه یا سازمان تفکیک کند که مستلزم هزینه و نیروی انسانی بیشتر است و از یک‌سو سیاست‌های انقباضی شدید برای مدارس آموزش‌وپرورش هم ازلحاظ نیروی انسانی وهم ازلحاظ بودجه وضع می‌کند. گویا مثل همیشه برای رفع کمبودها دیواری کوتاه‌تر از آموزش‌وپرورش پیدا نمی‌کنند .

در اینجا برای شفاف‌تر شدن وضعیت موجود در آموزش‌وپرورش مواردی یادآوری می‌شود:

۱در دستورالعمل ساماندهی نیروی انسانی وزارت آموزش‌وپرورش برای سال تحصیلی۹۸-۹۷ تعدادی از پست‌های سازمانی مدارس کاهش‌یافته است .گویا تصمیم گیران این موضوع در وزارت مذکور که احتمالاً سابقه کار در مدارس را نداشته و به جهت برخورداری از ژن برتر مستقیماً از دانشگاه وارد وزارتخانه شده‌اند از شیوه کار در مدارس مطلع نیستند زیرا که حذف بعضی پست‌ها و افزودن آن به وظایف پست‌های دیگر معنایش صرفه‌جویی در نیروی انسانی نیست بلکه معنایش حذف فعالیت‌های مربوط به آن پست هست.حذف این فعالیت‌ها قطعاً در سرنوشت دانش آموزان دخیل بوده و ظلمی است نابخشودنی در حق آن‌ها. اگر تصمیم گیران چند صباحی را در مدارس کارمی کردند می‌دانستند که مسئولان مدرسه به جهت حجم کاری حتی از عهده وظایف پست خودشان برنمی‌آیند چه برسد به انجام وظایف پست‌های دیگر.

لازم به توضیح است حذف بعضی فعالیت‌ها شاید در ظاهر قضیه و در کوتاه‌مدت موجب بروز مشکلات حاد نشود ولی در درازمدت موجب تربیت ناقص و غلط نسل آینده خواهد شد . و اگر قصوری الآن در افراد موجود جامعه هست قطعاً کوتاه بینی و خیانت‌های عمدی یاسهوی نمایندگان مجلس و دولت‌های قبلی است از بابت کم‌توجهی به آموزش‌وپرورش و موجب می‌شود عذابشان در قیامت هزاران برابر گردد.

۲چند سالی است که مسئولان وزارت خیال می‌کنند برای صرفه‌جویی بهتراست مدیران و معاونان و سرپرستان بخش را چندساعتی به کلاس بفرستند و این تصمیم را به اقتباس از دانشگاه‌ها اتخاذ کرده‌اند .فارغ از این‌که این امر حتماً محاسنی ازجمله ارتباط بیشتر مسئولان مدرسه بادانش آموزان دارد ،ظلم‌هایی را هم در حق آن‌ها روا می‌دارد. اولاً مسئولان مدارس مدام باید پاسخگوی مراجعان اعم از اولیا و بازرسان و… باشند و در زمان‌هایی که مجبورند در کلاس باشند یا مراجعین علاف می‌شوند و یا دانش آموزان کلاس ذی‌ربط و به‌مرورزمان در حق دانش آموزان این کلاس اجحاف شده و دانش آموزان را از رشد مطلوب علمی بازمی‌دارد.

اگر این امر در رؤسا و معاونان دانشگاه‌ها قابل‌اجراست علتش این است که اولاً آن‌ها نیروی ستادی‌اند نه صفی ،ده‌ها کارشناس و… جواب ارباب‌رجوع را می‌دهند و بلاتکلیفی برای کسی رخ نمی‌دهد ثانیاً اگر مقایسه‌ای هست در موضوع حقوق و مزایا هم باهم مقایسه شوند نه‌فقط کار و زحمت ثالثاً اگر کمبود نیروست بهتر است رؤسای ادارات و معاونان و کارشناسان ادارات مناطق و نواحی وادارات کل و وزارتخانه هم هفتگی ۶ساعت تدریس کنند و قطعاً حضور آن‌ها که اغلب سال‌هاست از مدارس دورند درگرفتن تصمیمات عاقلانه و قابل‌اجرا مفید خواهد بود .(در وضعیت موجود اغلب تصمیمات مقامات به جهت عدم آشنایی با فضای مدارس قابلیت اجرایی نداشته و غیرمنطقی هستند(

۳معمولاً در سازمان‌های دیگر کمبود نیرو را یا با استخدام نیروی جدید تکمیل می‌کنند یا با پرداخت مالی به‌عنوان اضافه‌کاری به پرسنل موجود . در آموزش‌وپرورش این امر گاهی با استخدام پیش می‌رود ولی در بقیه موارد بدون پرداخت وجهی اضافی ،فعالیتی اضافی از نیرو می‌خواهند. برای مثال همین تدریس عوامل اجرایی مدرسه که بدون این‌که از وظیفه‌ی اصلی‌شان فعالیتی کاسته شود فعالیتی اضافی به او بدون پرداخت وجهی تحمیل می‌شود . و گویا این عین عدالت است!

۴گاهی برای رفع کسری نیرو وزارت محترم آموزش‌وپرورش که باید یک سازمان علمی وتخصصی باشد رسالتش را از یاد می‌برد و تصمیماتی غیرمنطقی می‌گیرد . در چند سال گذشته در دوره ابتدایی کمبود نیرو وجود داشت و در دوره‌های متوسطه و در بعضی رشته‌ها مازاد نیرو ،به‌راحتی دبیرانی را که از فرایند تدریس ابتدایی سر درنمی‌آوردند مجبور کردند به مدارس محروم ابتدایی بروند و دانش آموزان مظلوم آن‌ها را بیشتر با عدالت آموزشی آشنا کنند!! و یا در بعضی از مدارس متوسطه روستایی و شهرهای کوچک بدون توجه به تخصص دبیر ،آن‌ها را مجبور به تدریس در دروس غیر مرتبط می‌نمایند .نکته قابل‌توجه اینجاست که این اتفاقات معمولاً در مدارس محروم می‌افتد تا نه از طرف اولیا و نه از طرف دانش آموزان صدای اعتراضی بلند نشود.

۵همه فرهنگیان فهیم کشورمان ،می‌دانند که برای حفظ انقلاب باید به اقتصاد مقاومتی و اصول آن پایبند باشند و درراه آرمان‌ها ،سختی‌ها را تحمل نمایند ولی معتقد هستند که دولت باید تبعیض‌ها را رفع کند .همه‌ی کارکنان دولت به‌عنوان فرزندان حکومت‌اند ،اگر نتواند بین حدود ۸ میلیون کارمند و حقوق‌بگیر خودش عدالت را محقق سازد چطور می‌تواند بین ملت ۸۰میلیونی عدالت را اجرا نماید . برای تحقق عدالت باید مرحله اول را از کارکنان خود بدون ترس از مافیایی‌های جناحی و حزبی و… شروع کند و بعد به‌کل ملت برسد .

۶مصاحبه‌ها و تلاش‌های وزیر محترم آموزش‌وپرورش درباره حذف مدارس استعدادهای درخشان ،نور امیدی را برای رفع تبعیض‌های آموزشی بین مدارس عادی و خاص در دل فرهنگیان و خیلی از مردم روشن کرد ولی گویا مافیای تعلیم و تربیت این را برنتابید و با فشارهای سیاسی و … مانع از اجرای عدالت آموزشی شد و وزارت توانست فقط شیوه آزمون را تغییر دهد. و در حقیقت اتفاقی خاصی نیفتاد و همان استرس‌ها و دوری دانش آموزان و خانواده‌ها از اصل تربیت و کشیده شدن به حاشیه‌های کاذب همچنان دستگاه تعلیم و تربیت را از پرداختن به اصل موضوع بازخواهد داشت.

۷ظلم دیگری که در آموزش‌وپرورش از طرف دولت محترم روا می‌گردد عدم اختصاص بودجه به مدارس است . الآن مدت‌هاست سرانه‌ای از طرف دولت به مدارس پرداخت نمی‌شود و به‌ظاهر اعتراضی هم شنیده نمی‌شود و دولت با خود می‌گوید :پس می‌شود مدارس دولتی را بدون سرانه هم اداره کرد !! ولی آنچه دولت از آن غافل است به‌صورت نرم در حال اتفاق افتادن است . در اوضاع کنونی دیگر مدیران مدارس نمی‌توانند به فکر بهبود وضعیت تعلیم و تربیت مدرسه‌ی خودشان باشند . آن‌ها به بخشنامه‌های صوری و دهن‌پر کن وزارت درباره بانشاط سازی مدارس می‌خندند که با کدام بودجه؟ آن‌ها مدام دغدغه دارند که هزینه‌ها را از کجا تأمین نمایند چگونه از اولیا کمک بگیرند و خلاصه مدیران تبدیل به افرادی ماهر در اخاذی از اولیا به نفع دولت شده‌اند درحالی‌که در هیچ‌یک سازمان‌ها و نهادهای دولتی چنین اوضاعی دیده نمی‌شود.کدام رئیس دانشگاه یا اداره‌ای برای هزینه کاغذ و برق و گاز و ایزوگام و تعمیرات و… جلوی ارباب‌رجوع خود را می‌گیرد والتماس می‌کند؟! مدیر مدرسه به‌جای این تلاش‌ها که وظیفه دولتمردان و سازمان برنامه‌وبودجه است باید به فکر تربیت صحیح و رشد علمی آینده‌سازان باشد .آیا این غفلت برای آینده کشور خطرساز نیست؟

۸همه این ظلم‌ها و تبعیض‌ها موجب ایجاد اختلال در کل جامعه می‌شود. آموزش‌وپرورش به‌عنوان قلب جامعه نسل‌ها را به سطح جامعه پمپاژ می‌کند و اگر نسل‌ها درست تربیت نشوند در هر سنگری و جایگاهی قرار گیرند ،آسیب‌زا خواهند بود و در این موقع ظلم دیگری در حق معلمان مظلوم رخ می‌دهد و همه کاسه کوسه‌ها بر سر معلم می‌شکند که مقصر معلمان هستند و آن‌ها نتوانسته‌اند نسل‌های کشور را خوب بار بیاورند!! هیچ‌کس حتی پدران و مادران هم ، نمایندگان بی‌خاصیت و دولتمردان غافل را خطاب قرار نمی‌دهد و این ظلمی مضاعف است در حق فعال‌ترین قشر جامعه یعنی معلمان .

درنهایت باید پرسید ،آیا دولتمردان برای رفع این تبعیض‌ها برنامه زمان‌بندی دارند؟آیا برای احقاق حق آینده‌سازان کشور و ایجاد دستگاهی پویا و بانشاط برای تعلیم و تربیت اصلاً فکر می‌کنند؟آیا به‌جز شعار و حرف درباره این وزارت اقدامی جدی در این سال‌ها مشاهده‌شده است؟

 

نگارنده: سعیدمولوی فرد – دارای سابقه تدریس و معاونت در مدرسه و منطقه

انتهای پیام/

دسته : اخبار شهرستان میانه

این خبر را به اشتراک بگذارید :

نظرات

  1. بهمن آقامحمدی گفت:

    خدایت زنده دارد ای معلم زتو اندیشه جانم که زر شد

    باسلام به یار درد آشنای معلمان آقای مولوی عزیز

    که در سیستم پر پیچ وخم آموزش و پرورش لعل شده است  مطالب ارسال شده واقعا قصه پر غصه آموزش و پرورش است  و جمله مطالب محصول چندین سال تجربه کاری ایشان می باشد بنده چندین بار مطالب را نقادانه خواندم  و بر غیرت و شرف ایشان درود فرستادم 

    رجاء واثق دارم با عزم ملی و راهکار اساسی و روشنگری

    سایر اندیشمندان اصلاح شود  …… آقامحمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *